ماه بهمن آمــــــد و ماه قیام | ماه بر آلام مـــــــردم التیام |
ماه خـــــون و انقلاب و ولوله | انقراض حتمی یک سلسله |
یاد آن ایام با عـــــزت به خیر | روزهای خـوب با لذت به خیر |
آن زمان من مرده و ما زنده بود | شهرها از همدلی آکنده بود |
آن زمان دلها حسینی بود و بس | قبله دلها خمینی بود و بس |
آن زمان چپ راست بود و راست چپ | جملگی همرزم بودند روز و شب |
ماه وحدت گشت و ماه انقلاب | انقلاب مـــــردمی بینا و ناب |
ماه آزادگی و دیـــن و شـــرف | ماه مردان و زنان جان به کف |
کـــوری چشمان فــرعون دیار | شد زمستان از برای ما بهار |
محو شد آن سوز و سرما چون رسید | کاروان بی حد خــــون شهید |
ماه بهمن را چـو دو، با ده رسید | شمس ما از غرب بر ما بر دمید |
شمس ما آن پور بر حق حسین | پیر عاشق زادهی خاک خمین |
دشمنان در غفلت خـــود وانهاد | آمـــد و بر خاک ایران پا نهاد |
پهن شد فرشی ز قلب عاشقان | بـــر قدوم نائب صاحب زمان |
آمد و دلهای ما بیدار شد | فارغ از شب ماندن و تکرار شد |
با امام عشق، عاشقتر شدیم | رهبر آمد، رهرویی دیگر شدیم |
آمد و ایران همه فریاد شد | موســـــم نابودی بیداد شد |
شد بپا غوغا و شور و ولوله | ارگ شاهی شد دچار زلزله |
از ورودش تا سقوط شاهیان | فاصله ده روز شد در این میان |
یک دهه جانبازی و شور و شرف | پر خیابانها ز مردم صف به صف |
یک دهه، هر روز آن روز خدا | یک دهه همراه مصباحالهدی |
یک دهه از خون مردان وطن | لالهها روئیده در هـــر اتجمن |
روزهای فجـــر شام انقلاب | یک دهه شیرین به کام انقلاب |
این دهه بگذشت روز حق رسید | موسم تبیین جاءالحق رسید |
روز بیست و دو ز بهمن ماه شد | حمد یزدان باطل اندر چاه شد |
دولت شاهنشهی نابود شد | دولت اسلامی ما بــــود شد |
سالها بگذشته از آن روزها | سالهایی توأمان با ســوزها |
سوز جنگ و سوز اصحاب نفاق | دشمنان ما همـــه در اتفاق |
اتفاق شـــــــوم ضد انقلاب | بر علیه مـــــرز و بوم انقلاب |
در ره این انقـــــــلاب تازه پا | دامها بنهاده دشمن پا به پا |
کودتا و جنگ و چندین غائله | تا کند ایجاد قهــــــر و فاصله |
آخرینش فتنههایی از درون | حامیانش دشمنانی از برون |
عاملینش جملگی بازیچگان | کور چشمانی حماقت پیشگان |
آسیاب دشـــــمنان را آبریز | بیبصیرتهای خاص و خرد و ریز |
دست حق یاریگر اسلام شد | بی اثر هر حیله و هر دام شد |
بعد لطف ایـــــزد و صاحب زمان | نقش رهبــر آشکار هر زمان |
چون خمینی سوی ایزد پر کشید | این ردا را سیدی در بر کشید |
پـــــور زهـــرا و خراسانی بُوَد | افتخار قـــــوم ایــــــرانی بُوَد |
رهبـــری والامقام و دین پناه | فارغ از هر دسته بندی و جناح |
جان جانان است این سید علی | حزب او باشد فقط حزب علی |
بارالها حق زهـــــــرای بتول(ع) | حق مولامان علی(ع) حق رسول(ص) |
رهبـــــر ما دائماً بهـــــــروز دار اسماعیل تقوایی | در پناه لطف خـــــود محفوظ دار |
هشتم آن نیک زمانی شده
داده خداوند پسربر نقی(ع)
صاحب یک همدم جانی شده
او حسن بن علی بن الجواد
در دو جهان در گرانی شده
شهر مدینه شده شادی وشور
کار همه هلهله خوانی شده
یازدهم ماه ولا آمده
آمده ونور فشانی شده
ماه بهاری شده میلاد او
آخر هر فصل خزانی شده
بعد مدینه برود سامرا
وارد دوران جوانی شده
نرگس رومی بشود همسرش
صاحب فرزند نهانی شده
منجی عالم پسرش می شود
زندگیش سخت نهانی شده
شیعه بخواهد فرجش از خدا
روز وشب این ذکر زبانی شده
کاش که بینیم رخ زیبای او
وقت ظهورش که عیانی شده
اسماعیل تقوایی
تبریک بهامام زمان(عج)
تقدیم به امام عسکری(ع)
ربیع الثانی ودر هشتم آن دل شاد است
شیعه از بند غم وغصه یقین آزاد است
در مدینه شده در بیت نقی(ع)غوغایی
شادی اهل ولابهر یکی میلاد است
پسر هادی شیعه گل سوسن آمد
نام نیکش حسن وحسن زاو آباد است
بو محمد،زکی وعسکری وابن رضاست
صاحب معجزه وعابد وهم سجاد است
گوهر یازده ازنسل امامت باشد
هرکه دیده ست سلوکش به او دل دادست
خوش بود لحظه ی فرخنده ی وصلی نیکو
نرجس (س) روم عروس است وحسن(ع)داماد است
میوه ی وصلتشان هست امام آخر
غایب واین دل حسرت زده را صیاد است
صاحب عصر وزمان است زاو عیدی خواه
عیدی شیعه ظهور وعدم بیداد است
اسماعیل تقوایی