یا امام حسن مجتبی(ع)

به روی قله ی ماه خدا پناه گهیست
که روزه دار در آن خنده رو ودلشاد است
دلی خرابه اگر در مه خدا بودست
در این پناه سرا برقرار وآباد است
بود پناه همه آن یگانه مولودی
که نیمه ی رمضانش وقوع میلاد است
به خیمه گاه کرم دلبری کند به همه
قلوب شیعه بود صید واو چوصیاد است
کلید خیمه ی او دست مادرش زهراست
هرآنکه شد حسنی در ورود آزاد است
کسی که کرد در این روز نوکری ثابت
دل حبیبه ی عالم زدست او شاداست
به زادروز حسن(ع) پور حیدر کرار
دری زرحمت خود را خدای بگشادست
بساط جشن بپا باید و کف وصلوات
کرم نما به ضعیفان که روز امداد است
شعر:اسماعیل تقوایی

یا امام حسن(ع)

ازمیان ماه ماهی سرزده
طعنه بر یک کهکشان اختر زده

ماه ما در نیمه ی ماه صیام
بیت زهرا(س) وعلی(ع)را درزده

 میهمانی خدا را این پسر
رنگ زیبایی خدایی تر زده

 سبط اکبر بر پیمبر(ص)است او
بردلش نقشی زیک دلبر زده

 نام زیبایش زسوی حق حسن(ع)
بوسه ها برروی اوحیدر زده

 یوسف یعقوبیان بی جلوه شد
یوسف زهرا(س) به عالم سرزده

 حسن وزبیائیش در حد کمال
از جمال الله ،او ساغر زده

 حاتم طائی رهین منتش
بر کرامت صفحه آخر زده

 حضرت ایوب شد میزان صبر
لیک در بحر حسن(ع)لنگر زده

 راس برنایان اهل جنت است
این سخن در اصل پیغمبر زده

 او امام دومین شیعه است
تکیه بر جای علی(ع)صفدر زده

 مرغ دل شاد است در میلاداو
در هوای دوست بال وپر زده

 هرکه مسروراست در این زاد روز
بر سر او فاطمه(س)افسر زده

شعر : اسماعیل تقوایی

در روزهای اخیر قیمت مرغ به 7400تومان رسیده است واین پرواز قیمت همچنان ادامه دارد

شعری طنز در این رابطه:

تو ای بالا نشین بر ما نظر کن

کمی آن قیمتت را مختصر کن

چرا از دست ما بالا پریدی

تو از این مردم آزاری حذر کن

الا ای مرغ بی بال وپر من

بیا رحمی به این بی بال وپر کن

کرم کن دست کم یکبار در ماه

میان سفره ام جانا گذر کن

کمر بشکسته ام از قیمت تو

لذیذا،فکر این درد کمر کن

نباشد قسمتم از ران وسینه

مرا با بال وبازو مفتخر کن

بیا قربان کنم خود پیش پایت

مرا مهمان سوپ پا وسر کن

مرو بالاتر این پیش چشمم

تورحمی بر من واین چشم تر کن

بود ماه خدا وروزه دارم

خدا را،فکر افطار وسحر کن

اسماعیل تقوایی


نیمه ی ماه صیام است وچه زیبا شده است
جشن میلاد حسن یوسف زهرا(س)شده است
شادمان است پیمبر که ز زهرا(س)وعلی(ع)
میزبان نوه ای دلبر وزیبا شده است
درسرور است مدینه که پیمبر شاد است
هر طرف می نگری هلهله بر پا شده است
نور خورشید وقمر جلوه ندارد دیگر
چونکه نور حسنی پخش به دنیا شده است
گفته تبریک خدا را به نبی جبراییل
نام مولود زحق بر همه انشا شده است
گفت جدش که حسن(ع) نوگل خوشبوی من است
بر جوان دوجهان سید وآقا شده است
اشبه الناس خلایق به پیمبر باشد
خلق وخلقش به همانندی طاها شده است
ره کند باز کرامت که کریم آمده است
به همه اهل کرم سید و مولا شده است
آمده بعد پدر حکم ولایت گیرد
دومین ماه ولا نیک هویدا شده است
شیعه در نیمه ماه رمضان دلشاداست
چون گل فاطمه اینروز شکوفا شده است
جشن برپاکندو خانه ی خود نورانی
بهر ابراز ادب خوب مهیا شده است
ازهمه خصم علی سخت تبرا جوید
یا حسن گو شده وغرق تولا شده است
اسماعیل تقوایی
نیمه ماه خدا، دل شده غرق صفا، با حسن مجتبی
شهر مدینه بود در طرب ودر نوا باحسن مجتبی
از قدم ناز او دامن زهرا شده غرق شمیم بهشت
شاد کند مرتضی حمد وسپاس خدا با حسن مجتبی
بوسه زنان بررخش حضرت پیغمبرست خنده ی شادی کند
گشته نمایان براو، چارم آل عبا، با حسن مجتبی
عرش چراغان شده، هلهله وشادی است، در شب میلاد او
ذکر همه عرشیان، تهنیت ومرحبا، با حسن مجتبی
اوحسن اندر حسن،ثانی پیغمبر و یوسف زهرابود
جلوه شده بر همه،بار دگر مصطفا، با حسن مجتبی
بر همه آل علی، شخص کریم آمده، تا که کرامت کند
اهل کرم شادمان، آمده یک مقتدا، با حسن مجتبی
گفته پیمبر حسن،سید وآقا بود، برهمه اهل جنان
درد خودت را بده، شیعه به مهرش شفا با حسن مجتبی
درشب میلاد او، کف بزن وشاد باش،تاکه دهد عیدیت
مادر او فاطمه، تذکره ی کربلا،با حسن مجتبی
شعر:اسماعیل تقوایی
وقت ظهور
ازآن دمی که توغایب شدی زهر دیده
در انتظار، جهانی بود که باز آیی
قلوب منتظران می تپد به شوق وصال
چه وقت می رسد آن وقت خوب رویایی
چه عاشقان که به رویای وصل تو مردند
بیابیا که به جان داده گان نیفزایی
دمی نظر به رخت را به عالمی ندهیم
گرفته ایم به کف جان که روی بنمایی
بیا که نیست دگر طاقت فراق جهان
بیا که عقده زدلهای خسته بگشایی
رسیده جمعه دیگرخدا کند اینبار
رود فراغ به پایان، ظهور بنمایی
اسماعیل تقوایی

فاطمه تنهای تنها می شود با رفتنت
جانم ازتن می رود با رفتن جان از تنت
کودکم از بهر من بی مادری زود است زود
دوست دارم سرگذارم بازروی دامنت
من نمی دانم چه میسازد پدر با هجرتو
هستی او بودی وباید ببیند مردنت
اشک می ریزد پیمبر قلبم آتش می زند
چشم را پوشانده نابیند دم جان کندنت
دخترت از بعد تو ام ابیها می شود
تا کند دلگرم بابا را پس از نابودنت
شعر:اسماعیل تقوایی

سلام

رفتن به مشهد همیشه کیف داره..
اما ماه رمضان اونجا یه حال وهوای دیگه ای داره..همه مراسمش عالیه ولی اون سفره ی افطاری امام رضا(ع) یه چیز دیگه ست..سفره ای به وسعت هزاران قلب عاشق امام هشتم....
ان شاا...خدا خوردن این افطاری رو قسمتتون کنه.

آقاغریب الغربا تویی تو ارباب کرم
میشه که دعوتم کنی یه افطاری توی حرم
کنار سفره ت بشینم روزه مو افطار بکنم
خیره بشم به گنبدت تا سحری جایی نرم
غذای سفره ت آقاجون مایده ی بهشتیه
با خوردنش کیف می کنه از نوک پاتا به سرم
چقدرقشنگه آقاجون با خیل زایرات بگم
دوستت دارم امام رضا(ع) برای تو یه نوکرم
ماه خدا تو صحن تو خیلی صفا داره آقا
میشه که دعوتم کنی امام رضامنتظرم

اسماعیل تقوایی
سلام
وقتی که تلفن رو آیفونه خیلی مواظب حرف زدنمون هستیم...سعی می کنبم طوری حرف بزنیم که باعث ناراحتی کسی نشه..

یادمون نره..عالم هم رو آیفونه،اونم از نوع صوتی تصویریش...خداوند همه اعمال مارو می بینه..پس مواظب باشیم با اعمالمون شرمنده ی خدا نشیم..

والله خبیربصیر...

خداوند آگاه وبیناست..
یا علی(ع)

ذکرنام علی (ع)عبادت ماست
یاعلی،خوش نوا و عادت ماست
حب او افتخار خود دانیم
او کریم است وباب حاجت ماست
دیدن مرقدش به شهر نجف
به یقین اوج کیف ولذت ماست
مهرش از کودکی به دل داریم
این عیان از دم ولادت ماست
گر غلامی ما پذیرد او
نوکری بر علی(ع) سعادت ماست
دوستدار علی(ع) به کل جهان
بی گمان شامل ارادت ماست
آن طلا کوب گشته ایوانش
بهترین سازه وعمارت ماست
زایر قبر مرتضی گشتن
موجب عزت وکرامت ماست
ما گدای علی(ع) واو سلطان
سالیانی ست این حکایت ماست
ما خدا در وجود او بینیم
او نشان از خدا وآیت ماست
عدل با او بود بجای درست
برترین شاخص عدالت ماست
ما یتیمان روزگار وعلی(ع)
پدر خوب وبا عنایت ماست
کاش آید به شام اول قبر
گوید این،لایق رفاقت ماست
یا علی خواهشی زتو داریم
خواهش ما زتو شفاعت ماست
شعر:اسماعیل تقوایی
X