السلام علیک یاحیدر
السلام علیک یاحیدر(ع)
کفو زهرا(س) حبیبه ی داور
ای عمو زاده ی حبیب خدا
روح وجان ورفیق پیغمبر(ص)
ای علی ای شفیع در عرصات
برتو وآل اطهرت صلوات
السلام ای علی(ع) ولی خدا
ای زهرچه زغیراوست جدا
ای به شب سجده برده بردرگاه
کنیه ات در ستیز شیر خدا
عابد وساجدی تو در خلوات
برتو وآل اطهرت صلوات
السلام ای علی(ع) ابوی تراب
ای برای یتیم دیده پر آب
ای که بهر رسیدگی به یتیم
می گرفتی ز دیدگانت خواب
ای قسیم عدالت وبرکات
برتو وآل اطهرت صلوات
السلام ای علی(ع) وصی رسول(ص)
سیر رویت جلای قلب بتول(س)
ای که بعد خموشیت به جهان
مهررخشان عدل کرده افول
خطبه های تو بهترین کلمات
برتو و آل اطهرت صلوات
السلام ای امیر خم غدیر
بعدطاها به مومنین تو امیر
ای که مظلوم در سقیفه ی مکر
گشته در بند مصلحت تو اسیر
قهرمان تمامی غزوات
بر تو وآل اطهرت صلوات
السلام ای در مدینه ی علم
شاخص صبر واستقامت وحلم
ای که مرگ تو رستگارت کرد
شده مجبور در سقیفه به سلم
ای کمیل تو بهترین نغمات
برتو و آل اطهرت صلوات
السلام مرا جوابی ده
نوکری مرا ثوابی ده
وقت مرگم به شام اول قبر
با حضورت عطای نابی ده
ذکرمن درحیات وهم به ممات
برتو و آل اطهرت صلوات
شعر:اسماعیل تقوایی
صنم باوفا
چویار خود صنمی با وفا سراغ ندارم
کنار او به کس دیگر اشتیاق ندارم
چه دلنواز صدایی بودترنم صوتش
توجهی به خوش الحان هزار باغ ندارم
چورخ زپرده درآرد به بینهایت ظلمت
دگر نیاز به مهتاب وچلچراغ ندارم
حیات من به کنارش ممات من زفراغش
وطاقتی زبرای غم فراغ ندارم
اسماعیل تقوایی
دسته ها :
عید فطر
طی شده ماه خدا برهمه عید آمده است
مومنین را خبر فطر سعید آمده است
بعد یکماه اطاعت زخداوند کریم
رمضان رفته وشوال پدید آمده است
کند آواز فرشته زسوی عرش خدا
مومنین،برگه ی اعمال، سپید آمده است
موسم مزد بود بنده ی فرمانبردار
روز مایوسی شیطان پلید آمده است
حق در این روزکند بخشش بی اندازه
هرچه خواهی بطلب روزامید آمده است
سفره گسترده خدا تاکه توافطار کنی
روزه آخرشده وفصل جدید آمده است
بهر شکرانه بده فطریه ای از مالت
رستگاری به زکات تو نوید آمده است
مومنان گرد هم آیند به انجام نماز
موسم خنده وگفتار وشنید آمده است
فرج حجت حق عیدی احسن باشد
العجل بر لب ما ذکر اکید آمده است
شعر:اسماعیل تقوایی

صدهزاران شکر برگو کردگار پاک را
روزه بگرفتی زدودی از دلت خاشاک را

میرود ماه خدا ومی رسد عید خدا
بنده مومن در این مه سرزده افلاک را

در شب آخر روا باشد که احیایی شوی
فرصت آخر رسیده مومن چالاک را

چاک می گردد گریبان در وداع ماه حق
ای خدا دریاب یاران گریبان چاک را

 فطره ات را در کناری نه،برای مستحق
کن رعایت سنت شاهنشه لولاک را

اول شوال عیدفطر باشد روزه دار
موسم افطار باشد ترک کن امساک را

در نماز عید شرکت کن کنار مومنین
می دهد مزدی نکو حق صائم دل پاک را

شاعر : اسماعیل تقوایی

رمضان چونکه به پایان آید

عید مقبولی ایمان آید

ماه شوال به آغاز نکو

شاد در محفل رندان آید

روز عید است سرور وشادی

در همه جمع مسلمان آید

عید فطر است زسوی فاطر

ابر الطاف به باران آید

بعد یکماه دعا وروزه

اجر از درگه یزدان آید

فطر یعنی که تو افطار کنی

وقت امساک به پایان آید

مستجاب است دعا در اینروز

پاسخ بنده فراوان آید

با شکوه است در این عید نماز

لشگر دین به میدان آید

لفظ تبریک فراوان باشد

بر لب مومن خندان آید

شاعر : اسماعیل تقوایی

عید فطر آمده یاران،تبریک

ابر رحمت شده باران،تبریک  

سهمتان از پس ماهی طاعت

نمره ی بیست ایمان،تبریک 

روز عید است خدا پاداشی

بدهد بنده ی مهمان ،تبریک 

عید فطر است منادی به نداست

بر تو ای بنده ز جانان،تبریک 

روز عید است برو سوی نماز

گو به مجموع رفیقان، تبریک 

کوه ودریا ودرختان گویند

بر تو انسان مسلمان ،تبریک

شاعر : اسماعیل تقوایی

ماه خدا رفته وعید آمده
بر همگان فطر سعید آمده

مزد به طاعت بدهد روز عید
این زخداوند نوید آمده

باد مبارک به همه مومنین
روز درخشان امید آمده

هر که شده صائم ماه خدا
حال به اوصاف حمید آمده

بنده حق ناز کند بر همه
حق بنگر بهر خرید آمده

عید شده رو به نماز وببین
محشر کبرا  به پدید آمده

شاعر : اسماعیل تقوایی

رو به پایان می رود ماه خدا
حیف می گردم ز الطافش جدا
می رود ماه پر از تاثیرها
بس رقم خورده در آن تقدیر ها
ماه شرم معصیتکاران زحق
که در آن افتاده شیطان از رمق
می رود این ماه و حسرت می برم
در فراغش من گریبان می درم
خاطراتی خوش از آن در خاطرم
سرخوش از الطاف حی
قادرم
خاطرات خوب افطار و سحر
ریزش اشک ندامت از بصر
یاد آن شبهای قدر پربها
صوت قرآن ومناجات و دعا
می رود آن که سراسر خوب بود
بین هر پیر و جوان محبوب بود
می رود اما پس از سالی دگر
باز می گردد دوباره از سفر
از خدا خواهم که در سال دگر
باشم و ببینم مه نیکو ثمر
شعر:اسماعیل تقوایی

سلام

خیلیدوستش دارم .فکر اینکه میخواد  بره خیلی منو آزار میده.تازه بهش عادت کردم.به خاطر اون از خیلی چیزها بریدم وخواب وخوراک رو به خودم حروم کردم.البته اونم به من خیلی کمک کرد تا آدم دیگه ای بشم..

وقتیداشت میومد من وخیلی های دیگه شاد شدیم وحالا که داره میره غم زیادی داره دل منو میگیره.یادمه سه شب خاص با هم  داشتیم .خیلی شبای با صفایی بود .کلیکیف کردم.گفتم که آدم دیگه ای شدم ومیترسم اگه اون نباشه من دوباره به حالسابقم برگردم ..مثل سالهای گذشته...آخه این دلبر من فقط سالی یه دفعه به من سر میزنه....اصلا دوست ندارم بره..ولی چکنم که تقدیره وهر اومدنی بالا خره یه رفتنی داره.همینطور که داره میره واز من دور میشه..از پشت سر نگاهش میکنم وزمزمه میکنم..

                     او میرود دامن کشان ...........من زهر تنهایی چشان                         دیگر مپرس از من نشان .......کز دل نشانم میرود

اون میره ومن از خدا میخوام کمکم کنه همانطور که اون تغییرم داده بمونم تا وقتی سال بعد دوباره میاد شرمندش نشم.

 خداجون... یعنی میشه یه بار دیگه ماه رمضان رو ببینم.
یاصاحب الزمان

ای که جان شیعیانی کی میایی
کی تو پایان می دهی فصل جدایی
چشمهامان مانده هر جمعه براهت
تارسد هجران تو پایان، بیایی
کی کنی بیت خدایی را منور
ازکنارش کی دهی ما را ندایی
غایبا بس کن دگر در پرده بودن
وقت آن باشد که برما رخ نمایی
طعنه برما آید از نا باورانت
کوری چشمانشان، کن خودنمایی
آخرین دلدار حق از آل نیکان
نیک دانی آخرین امید مایی
توبیاجانا عدالت گستری کن
ازدل شیعه نما عقده گشایی

اسماعیل تقوایی
X