سرود ولادت حضرت محمد(ص)
ماه ربیع الاوله، دل شده بهاری
شده نصیب آدما،لطف کردگاری

آمنه مادر شده،مکه چراغونیه
برای نوزاد او،چند روزه مهمونیه
یا رسول ا...مدد،یا رسول ا... مدد،یا رسول ا.. مدد،یا رسول ا..مدد۲
___________________________
عرشیا می ریزن بپاش،صدبغل ستاره
برای اونادیدنش، خیلی افتخاره

برای عرض ادب،اومده روح الامین
میگه که این کودکه،سرور کل زمین
یار سول ا...
__________________________
به لب همه اومده،ذکر یا محمد(ص)
حبیب خدا باشه و،مصطفی واحمد

اومدعزیز خدا،رسول وپیغمبره
با دین آخر میاد،ازهمه دل میبره
یا رسول ا....
__________________________
میلاد پیمبر شده،شاده قلب زهرا
شده تو بهشت خدا،جشن ویژه برپا

مسلمونا شادمون،همه به جشن وسرور
چشم همه دشمنا،زطلعتش گشته کور
یا رسول ا...
__________________________
تو مدینه غوغائیه،هفده ربیعه
روزمیلاد صادقه،افتخار شیعه

از آسمون ولا،ماه ششم سرزده
شیعه ها شادی کنید،رئیستون اومده
جعفر صادق مدد.....

شعر:اسماعیل تقوایی
میلاد حضرت محمد(ص)
چشمان اهل عرش رو سوی زمین است
شادان به مکه حضرت روح الامین است

سال است عام الفیل وروز جمعه باشد
هفده گذشته از ربیع الاولین است

بر دست دارد آمنه قنداقه ای را
کز دیدنش بر هر لبی صد آفرین است

عبدالمطلب مجلس شادی گرفته
در این ولیمه هر چه خواهی بهترین است

یکتا پرستان قریشی شادمانند
مولودشان یکتا پرستی راستین است

آمد به دنیا ابن عبدا... محمد(ص)
آمد کسی که مکه را یاری امین است

این کودک زیبا حبیب کردگار است
بین رسولانش رسول آخرین است

او سرزمین جهل وتاریک عرب را
روشن کند زیرا که او نورالمبین است

بتها همه باشد نگون سر، پیش پایش
تخت سلاطین واژگون اندر زمین است

دنیا چو آمد، طاق کسری هم فرو ریخت
دریای ساوه خشک، در ایران زمین است

آمد کسی که ختم دینها باشد از او
اسلام که برمسلمین حبل المتین است

آمد ندای جاء حق و رفت باطل
روشن زمین از طلعت آن مه جبین است

آمد رسول ا..،حبیب ا...،احمد
در هر دوعالم بی گمان بالا نشین است

میلاد او میلاد نیکی ها به دنیاست
هنگام شادی از برای مسلمین است

باید سرود وحدت امت بخوانیم
میلاد او حبل المتین مومنین است

شعر:اسماعیل تقوایی
میلاد حضرت صادق(ع)
هفدهم روز ربیع الاول است
درمدینه مهر والا آمده

همزمان با زادروز مصطفی(ص)
حضرت صادق(ع) به دنیا آمده

از گلستان علی(ع)وفاطمه(س)
غنچه ای زیبا شکوفا آمده

حضرت باقر(ع)به میلاد پسر
شاکر درگاه یکتا آمده

داده از او حضرت طاها خبر
عالم آلش هویدا آمده

جد او بنیانگذار دین بود
آنکه دین را کرده احیا آمده

پیش او هر عالمی سائل بود
بر درش غرق تمنا آمده

صابرست وفاضلست وطاهرست
برائمه شیخ و آقا آمده

جعفرست وسید مذهب بود
رهبر اهل تولا آمده

روز میلادش بود روزی نکو
شیعیان را شادی افزا آمده

از برای او و جدش همزمان
مجلس شادی مهیا آمده

فاطمه بر نوکران عیدی دهد
چون سرور قلب زهرا(س)آمده

شعر:اسماعیل تقوایی
هفدهم ربیع الاول
هفده زربیع آمده دل شاد شده
شادی به لبم آمده فریاد شده

این دل که خراب از غم ایام است
آباد به یمن روز میلاد شده

میلاد رسول دوسرا آمده است
از مکه وجمعه ای نکو یاد شده

تبریک به آمنه که مادر گشته
با این پسر از رنج وغم آزاد شده

او وعده به تورات وبه انجیل بود
به به که کنون موسم میعاد شده

جبریل امین آمده اندر بر او
شیرین شده طفل، او چو فرهاد شده

بر دخت عرب که زنده در گور شود
گو،مژده بده آخر بیداد شده

بتها همه سرنگون به میلادش شد
وضعیت طاق کسروی حاد شده

در جهل عرب نور علی نور آمد
بر دین جدید اصل وبنیاد شده

حق حجت آخر خودش رو کرده
برخلق جهان نوید امداد شده

ازسوی خدا ورا محمد شد نام
او سرور کل آدمیزاد شده

بر دین نهایی خدا هست رسول
میزان ز برای جمله اوتاد شده

اسلام بود دین وکتابش قرآن
برهرچه رسول بوده استاد شده

حبل الله مسلمین بود درهرجا
سرمایه ی اتحاد افراد شده

میلاد رسول چشمه توحید است
پایان بروز شرک والحاد شده

میلا رسول قلب زهرا شادست
مهدی به مدینه رفته دلشاد شده

شعر:اسماعیل تقوایی
مرغ دلم شادی کنان در حال آواز
باشد به شوق سامرا مشغول پرواز

دور سر یک کودکی می گردد امشب
هوش از سر عالم برد این کودک ناز

امشب گل نرگس امام شیعیان است
ختم امامت با وجودش گردد آغاز

هفت آسمان کز داغ بابایش گرفته
از شوق مولایی مهدی(عج) می شود باز

شکاک ها شک در وجود او نمودند
مولا بود در سامرا مشغول اعجاز

امشب زمین وآسمان غرق سرور است
بر یوسف زهرا(س) ولایت گشته احراز

امشب تجلی غدیری دیگر آمد
ای شیعه بیعت را به مولایت کن ابراز

درجنت حق شادمان زهرا(س)وحیدر(ع)
مرغ بهشتی گشته شادان نغمه پرداز

اوآخرین حجت ز سوی کردگار است
دیریست با غیبت شده همراه ودمساز

یا رب رسان بر شیعیان وقت ظهورش
تا از صدف آید برون آن در ممتاز

ای منتظر گو نغمه ی عجل ظهورک
خوش باد آید بهر او باشیم سرباز

شاعر : اسماعیل تقوایی

آغاز ولایت حضرت مهدی(ع)

نهم روز ربیع الاول آمد
شروع دولت مستقبل آمد

بود در آسمانها شور شادی
ندا در داده از هر سو منادی

الا یا اهل عالم شاد باشید
زهر رنج وغمی آزاد باشید

ازین پس برهمه مهدی امام است
امامت با گل نرجس تمام است

چنین روزی گه جشن وسرور است
برای شیعه اسباب غرور است

بود دنیا چو خاتم او نگین است
همان موعود ختم المرسلین است

طفیل هستی او هست عالم
زمین را او ولی ا... خاتم

شود ناجی ابنای بشر او
بود بنیان کن اصحاب شر او

امید جمله مستضعفین است
نهان از دیده ها،غیبت نشینست

فراق او زشیعه جان بسوزد
به هر جمعه براهش چشم دوزد

بیا ای شیعه هنگام طرب شد
امیر آخر دین منتصب شد

به مولامان بیا تبریک گوییم
به عشق او ره شادی بجوییم

بخواهیم از مراد خود وصالش
بما عیدی دهد سیر جمالش

خوشا روزی که در وقت ظهورش
پذیرد منتظرها را حضورش

خدایا شیعه را حاجت روا کن
مهیای ظهور مقتدا کن

شعر:اسماعیل تقوایی
شهادت امام عسکر(ع)

زمین وآسمان ماتم گرفته
فضای سامرا راغم گرفته

درون خانه ای مرد جوانی
بود در حال رنج وناتوانی

جگر خون باز یک معصوم گشته
به زهر کینه ها مسموم گشته

امام عسکری در احتضار است
کنارش کودک او بیقرار است

بگوید مهدیا ای نور دیده
دگر وقت رحیل من رسیده

بیا تا بوسمت من بار آخر
زبعد من تویی بر شیعه رهبر

بیا بابا رسان آبی به کامم
بده سوزعطش را التیامم

عطش گفتم حسین آمد به یادم
به یاد کام عطشانش فتادم

چو دادش آب،در سن جوانی
امام عسکری شد آسمانی

زمین محزون این داغ عظیمست
امام آخرین ما یتیم است

امام آخرین ما کجایی
یقینا امشب اندر سامرایی

به سوگی بهر بابای غریبت
بود رنج ومحن امشب نصیبت

امید ما، سرت بادا سلامت
ظهورت را نما بر ما کرامت

شعر :اسماعیل تقوایی
نوحه شهادت امام عسکری(ع)

سامرا غرق عزا شد
عسکری حاجت روا شد
زین جهان کرده قصد جدایی
می شود در ره حق فدایی
یاحسن یا حسن یا حسن جان/یاحسن یاحسن یاحسن جان ۲
_______________________
سالها در کنج زندان
بوده او سر درگریبان
دل پریشان ز جور زمان شد
در جوانی بسی ناتوان شد
یاحسن یا حسن.....
_________________________
سامرا،دور از مدینه
شد شهید زهرکینه
او جگر پاره در بستر افتاد
مهدیش را به بر دید وجان داد
یاحسن یاحسن.....
___________________________
ای خدا لطفی به ماکن
قسمت ما سامرا کن
تا کنار مزارش بمانیم
همره مهدیش روضه خوانیم
یا حسن یاحسن.....

شعر:اسماعیل تقوایی

یابن الحسن..
یابن الحسن صاحب عزا امشب شمایی
امشب عزادار پدر در سامرایی

یابن الحسن یادت میاید سالها پیش
بابا چسان کردش زتو قصد جدایی

بازهر کین معتمد مسموم گردید
شدعسکری در راه دین خود فدایی

یادت میاید جرعه ی آبی طلب کرد
نوشید با یاد شهید کربلایی

می سوخت اززهر هلاهل تاروپودش
آن لحظه حالش بود حالی مجتبایی

جانها بسوزد از برای آن دمی که
افتاد بین پیکر و روحش جدایی

بگرفته بودی راس بابا را بدامن
پیش تو مولا جان نبودی آشنایی

غسلش بدادی وکفن کردی پدر را
جانها فدای اشکت ای روح خدایی

بادا سرت مولا سلامت زین مصیبت
کی می شود بر شیعیانت رخ نمایی

ای کاش در هشت ربیع سال دیگر
همراه تو گردیم آقا، سامرایی

شاعر : اسماعیل تقوایی

X