همه جا تزیین شده است، بسیاری از رهگذران لباسنو پوشیده‌اند و به یکدیگر تبریک می‌گویند، این‌ها را حاکم وقت به مردم حکم کرده است و این در ادامه تبلیغات ایام طولانی گذشته است... جارچیان احکام حاکم را با صدای بلند در سطح شهر شام جار می‌زنند...

روز اول صفر است، قرار است اسرای واقعه کربلا را از دروازه کوفه، وارد شهر کنند.


قافله ی آل خدا وارد شام می شود
سنگ زنی بهر زدن عازم بام می شود
هجر عزیز یکطرف،سختی راه یکطرف
شام به کاروانیان رنج تمام می شود
شادی وهلهله بود کار تمام شامیان
طبل زنی ودف زدن جمله مرام می شود
چشم حرامیان فتد بر سر وروی آل حق
زینت عابدان علی تلخ به کام می شود
کنج خرابه می شود مامن طفلک حسین(ع‏)‎‏
مرغک روح دخترک سوی امام می شود
بزید وچوب خیزران لب مبارک حسین(ع‏)‎‏
باعث اشک زینب آن ،زاده حرام می شود
خطبه حیدری کند زینب خونجگر به شام
بزم شراب شامیان سحر کلام می شود
سرخ رویی زاهل شام فاطمه را طلب کند
بعد دفاع زینب او،شرم تمام می شود
سخنوری به مسجدی لعن حسین می کند‏
به خطبه ی زین العباد سخره ی عام می شود
شیعه چو یاد آورد خاطره های شهر شام
ریزش اشک دیده اش کار مدام می شود

شاعر : اسماعیل تقوایی

X