برهاشمیان ماه منیری عباس
ما بین یلان تو بی نظیری عباس
بر فضل، پدر باشی ودر وقت نبرد
همچون پدرت مثال شیری عباس
با اینکه در اوج سربلندی هایی
در پیش حسین سر بزیری عباس


در کرببلا پشت وپناه حرمی
برلشگر خون حق امیری عباس
سلطان وفابه روزگارانی تو
درگاه حسین را وزیری عباس
خجلت زده شد فرات ازمردی تو
در تشنگیت زآب سیری عباس
دستان تو در راه برادر افتاد
با چشم در انتظار تیری عباس
دشمن بسرت بزد عمود آهن
افتاده به خاک آن کویری عباس
هرکودک خیمه گه دعا می گوید
خواهد زخدا که تو نمیری عباس
آن ذکر برادرم بیا،نزد حسین
بودی چه نوای دلپذیری عباس
افسوس که آمد ونبودت جانی
زد بهر تو ناله ونفیری عباس
گفتا که شکست آمده بر کمرم
هجر تو بود غم کثیری عباس
ازهلهله وشادی دشمن پیداست
رفته ست دلاور کبیری عباس
افسوس که می برند بعد ازتو ومن
اهل حرم مرا اسیری عباس

شاعر : اسماعیل تقوایی


X