هجر یار
چون ابر بهار در بهاران گریم
درهجر نگار بهتر از جان گریم

یادآور فصل رویش وآمدنش
بنشسته کنار چشمه ساران گریم

آبادی روز گار وحالم چه خراب
در کلبه تنهایی ویران گریم

نوغنچه ی عشق خود ببینم به بهار
نشکفته بود میان گلدان گریم

گویند بهار فصل عشق ومستی است
دور ازهمه عاشقان ومستان گریم

حالم به وصال او دگرگون گردد
تا نامده هجر او به پایان گریم

خوش حالتی است حالت دیدن یار
ازشوق نظر به روی جانان،گریم

شعر:اسماعیل تقوایی 

X