یا غریب الغربا

من مست می عشق غریب الغربایم
محتاج عنایات معین الضعفایم

آهوی دلم درکف صیاد زمانه ست
درحسرت الطاف ضمانت ز رضایم

جز بام رضا(ع) مرغ دلم بام ندارد
پابست به آن گنبد وآن صحن وسرایم

دیریست که نامش بشده ورد زبانم
دیدار حریمش شده همواره دعایم

سیری نپذیرم ز زیارتگه پاکش
در مشهد او شاهد الطاف خدایم

با پیکر او طوس شده خاک بهشتی
درصحن رضا(ع) ازغم واندوه رهایم

دیدیم بسی داده شفا زایر بیمار
باکی زمرض نیست، به مولاست رجایم

خاتم بود ایران ونگینش شده مشهد
ازبابت آن شاکر در گاه خدایم

جارو کشی درگه او فوز عظیم است
ای کاش که مولا کند این هدیه عطایم

طوف حرمش حاجت این عاشق زار است
یا رب بنما حاجت من زود روایم

شاعر : اسماعیل تقوایی

خلاصه

X