یا زینب کبری(س)
بربنی هاشم عقیله دخت حیدر زینب است
زینت بابا وجان وروح مادر زینب است

پنج ساله دختری که بود همراه پدر
روز تشییع تن زهرای اطهر زینب است

دختری که دید ضربت خورده فرق مرتضی
بوده در پیش پدر تا روز آخر زینب است

وای از زهری که آتش زد به قلب مجتبی
آنکه دیده لخته خونهای برادر زینب است

آنکه عشقش بر حسینش شهره آفاق شد
کرد معنای جدیدی را زخواهر زینب است

همسری که شرط کرده بهر شوهر ابتدا
می رود هر جای همراه برادر زینب است

شد به همراه برادر عازم کرببلا
آنکه بر صبر وتحمل گشت مظهر زینب است

آنزمانی که حسینش بر سر اکبر برفت
انکه بر آن خسته جان گردید یاور زینب است

کرد فرزندان خود را در ره دینش فدا
مادری که مانده در خیمه به آخرزینب است

قاتلی در مقتل و زینب بسویش می دوید
اشک ریزان بهرآن مولای بی سر زینب است

کشتی کرببلا را در غروب روز خون
ناخدا سجاد واما نیک لنگر زینب است

قهرمان صحنه های کوفه وشام بلا
کرده سنگر های دشمن را مسخر زینب است

کربلا محصور، بی او در حریم کربلا
ناشر پیغام خونین برادر زینب است

بست پیمان با حسین وبر سر پیمان بماند
مو سپید وخم کمر در راه دلبر زینب است

کرد هجده ماه با هجران عشقش زندگی
آنکه داده بعد از آن جان را به داور زینب است

شیعه گر داری تو حاجت واسطه زینب بود
شافع روز جزای ما به محشر زینب است

شاعر : اسماعیل تقوایی
خلاصه

X