رحلت رسول ا...

ازاین جهان عازم،روسوی جانانم
زهرا مکن گریه، سوزد دل وجانم

جانان من بودی، ای برپدر مادر
باگریه های خود کردی تو گریانم

این لحظه ی آخر دل ناگران باشم
با تو جفا گردد ای روح وریحانم

هارون من حیدر با سامری ماند
آنگه که دیگر نیست در پیکرم جانم

برحق آقایت، چشمان خود بندند
از هم جدا سازند،عترت،و قرآنم

دیگر مکن زاری،تو اولین باشی
بر من بپیوندی،ای راحت جانم

آتش بر افروزند،در پشت در باشی
از بهر آن حالت، حالا پریشانم

تو نقش بر خاک ودست علی بسته
پرپر شود نوگل از باغ وبستانم

کردم سفارش من،تا حرمتت دارند
حرمت شکن باشند،خلق مسلمانم

شعر :اسماعیل تقوایی
دسته ها : مذهبی
X