میلاد با سعادت حضرت زهرا(س)بر همه شیعیان..
روز مادر بر همه مادرانی که تاج سر فرزندانند.
و روززن بر تمام زنان پاک ایران عزیز...
.......................مبارک باد

تقدیم به حضرت زهرا ومادران بزرگوار

میلاد حضرت زهرا(س)
آسمان مکه را خورشید رخشان آمده
بر پیمیر هدیه ی دادار رحمان آمده

نوگلی را شد پذیرا بوستان احمدی
تازه مولودی که شد رونق به بستان آمده

وعده حق بر پیمبر شدمحقق اینچنین
آیه های سوره ی کوثر به قرآن آمده

دختری آمد که باید مادر بابا شود
یوسف گم گشته ی طاها به کنعان آمده

او دلیل خلقت ونام نکویش فاطمه(س)
برپیمبر نور چشم وروح وریحان آمده

اوبتول وراضیه،مرضیه وزهرا بود
طاهره،صدیقه وزهره فروزان آمده

جمله ی عالم طفیل هستی این دخترند
مژده بادا بر گدایان چونکه سلطان آمده

برزنان اولین وآخرین سرور بود
برخزان دختران همچون بهاران آمده

دختری وهمسری ومادری والا شود
ام اب،کفو علی،ام امامان آمده

آتش دوزخ جدا از دوستدارانش بود
بندگان را علت الطاف یزدان آمده

کوثرست ونسل پیغمبر ازو گردد کثیر
برگلستان ولایت اصل وبنیان آمده

با عباداتش بود فخر خداوند کریم
اسوه ای از بهر زنهای مسلمان آمده

گرعلی خلقت نمی شد فاطمه کفوی نداشت
زین تولد حیدر کرار خندان آمده

پاره قلب رسول ا...باشد فاطمه
آنکه با خشنودیش خشنود، سبحان،آمده

وه چه زیبا پیش پای او قیام مصطفی
جان عالم پیش پای او به قربان آمده

شیعه در میلاد او شادی بی اندازه کن
وقت اخذ ودادن عیدی فراوان آمده

عیدی اصلی ما را می دهد صاحب زمان
عیدی ما با ظهور او نمایان آمده
________________________


مادر
ای مادرم بهشت بود زیر پای تو
قلبم بود همیشه ی ایام جای تو

لالائی ات زنغمه داوود خوشتر است
صوت خدائی است که آید زنای تو

احسان به تو ززمره اعمال واجب است
این شد سفارشی به کتاب خدای تو

تو معدن محبت وایثار عالمی
هستم رهین منت لطف وصفای تو

مادر بدان که درهمه ایام عمر خویش
وابسته ام به مهر و وفا و عطای تو

خواهم که طول عمر مرا کم کند خدا
نه ..او کند تمامی عمرم فدای تو

شاعر : اسماعیل تقوایی




خلاصه
چیزی دیگه تا روز زن نمونده..
مردها همه با شوق فراوون دارند برای بزرگداشت این روز وگرفتن هدیه برای همسراشون آماده میشن..همه شوهرها برای گرامیداشت اینروز سرازیا پا نمی شناسند..

روز زن آید ومردان همگی شاد شوند
بهرتبریک به همسر همه فریاد شوند

در خیابان وبه بازار به هرسو بدوند
در خرید هدیه جملگی استاد شوند

کم زسرویس طلاجات نگیرند آنروز
از برای دل شیرین همه فرهاد شوند

شاخه گل..نه..بگیرند طبق پر از گل
بیخیال از جهت قیمت وتعداد شوند

تحفه گیرند مناسب جهت مادرزن
باعث تقویت جبهه ی داماد شوند

شام وناهار زخانه به غذا خانه روند
مرغ دلهای زنان را همه صیاد شوند

بگذارند به سر همسر خود را چون تاج
از سر عشق دچار مرضی حاد شوند

زن ذلیلی سبب فخر بر ایشان گردد
در عمل صاحب پی اچ دی واستاد شوند

آخر کار که پایان برسد روز زنان
بغض کرده ،پی آن،صاحب غمباد شوند

شاعر:اسماعیل تقوایی


خلاصه
به استقبال میلاد با سعادت حضرت زهرا(س)

قرآن گشوده آغوش زیرا که کوثر آمد
هم دختر پیمبر هم یار حیدر آمد

ازنور روی زهرا روشن تمام عالم
در آسمان مکه مهر منور آمد

مخلوقیان فرش ومسکونیان عرشی
شادند چون دلیل خلقت به محضر آمد

هرکو خطاب کرده ابتر رسول حق را
خود بعد این تولد رنجور وابتر آمد

بوی بهشت پیچید اندر فضای مکه
انسیه ای بهشتی پاک ومعطر آمد

بر پاکی ونجابت بر ذکر وبر عبادت
بر خطبه وشهامت دردانه مظهر آمد

سرمشق دختران ومقصود بر زنان است
بهر پدر عزیری همسان مادر آمد

انگشترامامت در اختیار حیدر
بر خاتمش نگینی یکدانه گوهر آمد

کل زنان عالم غرق سرور وشادی
سرور برای ایشان زهرای اطهر آمد

روز سرور مهدی عیدی زاو طلب کن
عیدی ما ظهور آن دادگستر آمد

اسماعیل تقوایی


خلاصه
مادر
ای مادرم بهشت بود زیر پای تو
قلبم بود همیشه ی ایام جای تو

لالائی ات زنغمه داوود خوشتر است
صوت خدائی است که آید زنای تو

احسان به تو ززمره اعمال واجب است
این شد سفارشی به کتاب خدای تو

تو معدن محبت وایثار عالمی
هستم رهین منت لطف وصفای تو

مادر بدان که درهمه ایام عمر خویش
وابسته ام به مهر و وفا و عطای تو

خواهم که طول عمر مرا کم کند خدا
نه ..او کند تمامی عمرم فدای تو

شاعر : اسماعیل تقوایی

شب چارشنبه سوری

امشب شب چارشنبه سوری باشد
لازم زبرای ما صبوری باشد

انواع ترقه، فشفشه سهم تو است
نا خواسته ای، ولیک زوری باشد

ای وای زانفجار تی ان تی ها
زهله ترکان هر عبوری باشد

امشب به درون خانه باید بودن
بهتر که زکوچه ها دوری باشد

حتی به تماشا تو مرو جان ودلم
گر این نکنی نصیب کوری باشد

در غایله بودنت جسارت نبود
درخانه نشستنت جسوری باشد

پس تو بنشین به خانه وسیما بین
خور چای فراوان که به قوری باشد

تخمه بشکن بخور فراوان آجیل
اینگونه دلیل با شعوری باشد

البته که بی فشفشه وتی ان تی
این شب، شب شادی وسروری باشد

قاشق زنی وجهش ز روی آتش
باید زقدیم تر مروری باشد

شعر:اسماعیل تقوایی
خلاصه
به استقبال میلاد با سعادت حضرت زهرا(س)

ثانی جمادی بود سال پنج بعثت
بر مکیان تابیده شد انوار رحمت

شد بیستم در جمعه ای آمد به دنیا
زیبا گلی در خلوت بیت رسالت

نور وجود پاک او گردید ساطع
نور علی نوری شد وبگریخت ظلمت

سارا،صفورا،آسیه همراه مریم
هنگام وضع حمل او در حال خدمت

آمد به دنیا کوثر قرآنی حق
جن وملک صف بست از بهر زیارت

او آمد ویمن وجودش شد نصیب
طعنه زنان بر پیمبر را حقارت

دختر نگو بر احمد مختار مادر
با گفته حق علت ایجاد خلقت

نامش شده مشتق از نامی الهی
بر لطف فاطر فاطمه گردیده آیت

صدیقه باشد طاهره مرضیه زهرا
زهره،بتول وراضیه ،اصل نجابت

آمد کسی که گر نمی آمد نبودی
کس را لیاقت تا شود ام امامت

خیر کثیر است وبقای نسل طاها
در دست او فرمان کشتی هدایت

خشنودی او باعث خشنودی رب
خشمش با خشم خدا دارد قرابت

آمد به دنبا تا که گردد کفو حیدر
دارد به لب مولا لبخند رضایت

میلاد او اسباب شادی بهر شیعه
هرشیعه کارش گشته ابراز ارادت

بر حضرت صاحب زمان تبریک گوئیم
خواهیم ازاوتا کند عیدی عنایت

عیدی مولا باشد اظهار وجودش
تا گستراند در جهان خوان عدالت

شاعر : اسماعیل تقوایی
 
به مناسبت روز بزرگداشت شهدا(22اسفند)

شهیدان در حریم کبریایی
نظر کردند بر وجه خدایی
شهیدان درقبال جان گزیدند
رضای حق به جای هر رضایی
به صحرای فنا رفتند لیکن
بنوشیدند از آب بقایی
شهیدان زنده جاوید باشند
خورند از نعمت پاک خدایی
به مرغ جان پر پرواز دادند
که یابد از حصار تن رهایی
همه باشیم مدیون شهیدان
نباشد در خور ایشان ثنایی
اگر هستیم، چون کردند آنان
برای حفظ میهن جان فدایی
همیشه یادشان در یادهامان
بود همچون چراغ رهنمایی

شعر: اسماعیل تقوایی



سالروز وفات حضرت ام البنین(روز تکریم مادران وهمسران شهدا)

ای فاطمه ی ثانی در بیت علی حیدر
دریای ادب بودی ای بر پسران مادر

بر چار گل زهرا مخدومه زجان بودی
اولاد پیمبر را خواندی به خودت سرور

بر جمله بنین دادی تعلیم وفاداری
شد کرببلای خون مصداق براین باور

جانهای پسرهایت شد بر طبق اخلاص
درراه حسینی که بودی به زمان رهبر

تو مادر عباسی آن ماه بنی هاشم
شیری که پسر بودیه بر شیر خدا حیدر

او درس وفاداری بر مردم عالم داد
دستان علم گیرش افتاده شد از پیکر

مرثیه که می خواندی در سوگ پسرهایت
دل ها همه خون می شد از سوز تو ای مادر

برجمله بنی الزهرا چون مادرشان هستی
از خانه ی مولا تا برپا شدن محشر

مدفون بقیعی تو بانو چه غریبانه
برقلب محبانت این غربت تو آذر

شاعر:اسماعیل تقوایی
خلاصه
جمعه روز قلبهای بیقرار
بیقرار دیدن مهروی یار
جمعه روز قلبهای منتظر
روز پایانی فصل انتظار
جمعه روز ذکرها ی العجل
خواهش از درگاه پاک کردگار
خواهش تعجیل در امر ظهور
ختم ایام خزان انتظار
کاش باشد جمعه آخر که هست
چشم ما محروم از دیدار یار

اسماعیل تقوایی




ای خانه تکانی

در آخر هر سال نصیب همگانی، ای خانه تکانی
 آسیب تن و لطمه جانانه به جانی، ای خانه تکانی

هر چند نویدی به بهاران پر از گل
 بر جمله مردان تومثالی ز خزانی، ای خانه تکانی

آیی و بشویم ز خانه در و دیوار
 کف ساب زمینم نهانی و عیانی، ای خانه تکانی

پارو بکشم فرش کف آلوده ی خود را
 طوری که نماند به تنم تاب و توانی، ای خانه تکانی

بر کول بگیرم همه فرشی که بشستم
 بر بام برم با روش بار کشانی، ای خانه تکانی

بانوی عزیزم بدهد اُرد فراوان
 فرتوت ز دستش بشوم عین جوانی، ای خانه تکانی

با زحمت خود باز کنم پرده ز دیوار
 هنگام فرودم نبود خط امانی، ای خانه تکانی

بانو بکند جمع لوازم که فروشم
 باید که کنم جایگزینش به گرانی، ای خانه تکانی

نقاشی هر خانه لزومی ز وجودت
 زین کار تو جانم به لبانم برسانی، ای خانه تکانی

گر آخر اسفند نماند اثر از من
 وُراث بدانند که تو عامل آنی، ای خانه تکانی

شاعر : اسماعیل تقوایی

خلاصه
X