سلام
فرا رسیده سی امین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی را گرامی میداریم وانشاا...با شرکت در راهپیمایی روز 22بهمن یکبار دیگر باامام وشهدا پیمان ادامه راه آنها را می بندیم.
بهمن دوباره آمد ونوگشته یاد ما
سی ساله شد به شکر خدا انقلاب ما
ده سال اولش شهادت، دفاع وخون
دشمن بشد زهمت رزمندگان، زبون
ده سال دومش همه شد صرف ساختن
با کوشش وتلاش به ویرانه تاختن
ده سال سومش به شکوفایی فنون
صدها تلاش نو که نبودست تا کنون
خورشید هسته ای زپس کوهها دمید
پرتاب در فضا شده مهواره ی امید
یارب فزون نما تو عزت ما را در این جهان
محشور کن ملت مابا صاحب الزمان
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوستای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابربشنیدم از هوای تو آواز طبل بازگفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برووان دفع گفتنت که برو شه به خانه نیستدر دست هر کی هست ز خوبی قراضههاستاین نان و آب چرخ چو سیلست بیوفایعقوب وار وااسفاها همیزنموالله که شهر بیتو مرا حبس میشودزین همرهان سست عناصر دلم گرفتجانم ملول گشت ز فرعون و ظلم اوزین خلق پرشکایت گریان شدم ملولگویاترم ز بلبل اما ز رشک عامدی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهرگفتند یافت مینشود جستهایم ماهر چند مفلسم نپذیرم عقیق خردپنهان ز دیدهها و همه دیدهها از اوستخود کار من گذشت ز هر آرزو و آزگوشم شنید قصه ایمان و مست شدیک دست جام باده و یک دست جعد یارمیگوید آن رباب که مردم ز انتظارمن هم رباب عشقم و عشقم ربابیستباقی این غزل را ای مطرب ظریفبنمای شمس مفخر تبریز رو ز شرق | بگشای لب که قند فراوانم آرزوستکان چهره مشعشع تابانم آرزوستباز آمدم که ساعد سلطانم آرزوستآن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوستوان ناز و باز و تندی دربانم آرزوستآن معدن ملاحت و آن کانم آرزوستمن ماهیم نهنگم عمانم آرزوستدیدار خوب یوسف کنعانم آرزوستآوارگی و کوه و بیابانم آرزوستشیر خدا و رستم دستانم آرزوستآن نور روی موسی عمرانم آرزوستآنهای هوی و نعره مستانم آرزوستمهرست بر دهانم و افغانم آرزوستکز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوستگفت آنک یافت مینشود آنم آرزوستکان عقیق نادر ارزانم آرزوستآن آشکار صنعت پنهانم آرزوستاز کان و از مکان پی ارکانم آرزوستکو قسم چشم صورت ایمانم آرزوسترقصی چنین میانه میدانم آرزوستدست و کنار و زخمه عثمانم آرزوستوان لطفهای زخمه رحمانم آرزوستزین سان همیشمار که زین سانم آرزوستمن هدهدم حضور سلیمانم آرزوست |