بهاران خجسته باد

زمستان رفته وآمد بهاران
شده فصل لطیف روزگاران

طبیعت رخت نو برتن نموده
به هر جا جلوه دارد سبزه زاران

به پروازست بلبل شاد وسرخوش
زند چهچه میان لاله زاران

پرستوها و لک لک های زیبا
به پروازند در شهر ودیاران

دگرگون گشته سیمای درختان
به لطف برگها بر شاخساران

شکوفان است گلها بار دیگر
به شوقش در نوا باشد هزاران

شمیم گل ز هرجا برمشام است
به همراه نسیم از مرغزاران

به نقاش طبیعت مرحبا گو
برای اینچنین نقش ونگاران

بهاران فصل عشق وفصل رویش
پگاه شعر وفصل شعر باران

خوشا جوشیدن آب گوارا
زچشمه در کنار کوهساران

زمان خنده خورشید آمد
وسردی می رود از روزگاران

بهارست وبه گوش آید دوباره
صدای دلنواز جویباران

بهاری نو شود سالی نو آید
مبارک باد برمجموع یاران

شاعر :اسماعیل تقوایی



خلاصه
میلاد امام باقر(ع)

روح وریحان آمده خورشید تابان آمده
نوگلی از نسل پیغمبر شکوفان آمده

اول ماه رجب ماه خداوند جلیل
مرغ شادی در مدینه بس غزلخوان آمده

حضرت سجاد باشد شاد از میلاد او
پنجمین ماه ولایت بس فروزان آمده

مادرش دخت حسن(ع)باشد پدر ابن الحسین(ع)
فاطمیون،حیدریون را دل وجان آمده

شد مضاعف شادی بیت علی بن الحسین
چون حسین بن علی در خانه مهمان آمده

نام او باشد محمد، عالم آل نبی
آنکه بشکافد تمام علم دوران آمده

داده پیغمبر سلامش نقل از جابر بود
شاهد کرببلا، بر صبر میزان آمده

شیعه در میلاد او غرق سرور وشادمان
روز آغاز رجب با روی خندان آمده

درگه باقر بود درگاه احسان وکرم
سایل درگاه او شو چونکه سلطان آمده

شاعر : اسماعیل تقوایی

قبله ی دلها

ای قبله ی دلهای عاشق کربلایت
ای کاش جان من شود جانا فدایت

از کودکی نام تو شد ورد زبانم
بود افتخارم نوکری کردن برایت

با عشق تو پیراهن مشکی بپوشم
ماه محرم،اشکباران در عزایت

باشد امیدم نو کرت قابل بدانی
قسمت کنی دیدار آن صحن وسرایت

بین الحرم زیبا ترین تصویر دنیاست
با یاد آن هستم همیشه مبتلایت

احساس غربت می کنم هرجای، بی تو
شکر خدا آقا که هستم آشنایت

آه ای امیر عشق و استاد شهادت
باشد زبانم قاصر از ذکر ثنایت

آتش بگیرد قلب من هرگاه افتم
مولای من، یاد سر از تن جدایت

شبهای جمعه ذکر یا مظلوم گیرم
همراه بانویی که آید کربلایت

شاعر :اسماعیل تقوایی










خلاصه
مادر

گفته پیغمبر که جنت زیر پای مادر است
بوسه ای بر پای او مرضی ذات داور است

هرکسی از کودکی تا وقت پیری بی گمان
حاجتش آغوش گرم این یگانه گوهر است

بگذرد از جان برای راحتی کودکش
بر گذشت ومهربانی وصفا او مظهر است

سایه ی پرمهر مادر سایه لطف خداست
راه خدمت کردن بر او به جنت معبر است

روح وجان مادری برخانه ها جان می دهد
آسمان خانه را مادر چو مهر انور است

بوی آغوشش برای کودکش تا سالها
بوی گلهای بهشتی را بر او یاد آور است

کاش عمرم کم شود تا عمر او افزون شود
کاش هر گز کس نبیند لحظه ای بی مادر است

شاعر:اسماعیل تقوایی
خلاصه
میلاد حضرت زهرا(س)مبارک باد

آسمان مکه را خورشید رخشان آمده
بر پیمبر هدیه ی دادار رحمان آمده

نوگلی را شد پذیرا بوستان احمدی
تازه مولودی که شد رونق به بستان آمده

وعده حق بر پیمبر شدمحقق اینچنین
آیه های سوره ی کوثر به قرآن آمده

دختری آمد که باید مادر بابا شود
یوسف گم گشته ی طاها به کنعان آمده

او دلیل خلقت ونام نکویش فاطمه(س)
برپیمبر نور چشم وروح وریحان آمده

اوبتول وراضیه،مرضیه وزهرا بود
طاهره،صدیقه وزهره فروزان آمده

جمله ی عالم طفیل هستی این دخترند
مژده بادا بر گدایان چونکه سلطان آمده

برزنان هر دو عالم سیدوسرور بود
برخزان دختران همچون بهاران آمده

دختری وهمسری ومادری والا شود
ام اب،کفو علی،ام امامان آمده

آتش دوزخ جدا از دوستدارانش بود
بندگان را علت الطاف یزدان آمده

کوثرست ونسل پیغمبر ازو گردد کثیر
برگلستان ولایت اصل وبنیان آمده

با عباداتش بود فخر خداوند کریم
اسوه ای از بهر زنهای مسلمان آمده

گرعلی خلقت نمی شد فاطمه کفوی نداشت
زین تولد حیدر کرار خندان آمده

پاره قلب رسول ا...باشد فاطمه
آنکه با خشنودیش خشنود، سبحان،آمده

وه چه زیبا پیش پای او قیام مصطفی
جان عالم پیش پای او به قربان آمده

شیعه در میلاد او شادی بی اندازه کن
وقت اخذ ودادن عیدی فراوان آمده

عیدی اصلی ما را می دهد صاحب زمان
عیدی ما با ظهور او نمایان آمده

شاعر : اسماعیل تقوایی

گل زیبای وجود

مادرم ای گل زیبای وجود
ای زخشنودی تو حق خشنود

ای که تجمیع صفات نیکی
زیر پای تو بهشت موعود

مادرم تاج سرم ای بانو
ای ترا راحتی من مقصود

مادر ای تکیه گه فرزندان
زاده از شیره جانت مولود

مادر ای مظهر آغوش خدا
دامنت حامل مردان عروج

مادرای معدن ایثار وصفا
در کنارت همه روزم مسعود

گذری ازهمه چیزت مادر
بهر فرزند خودت، برتو درود

طول عمرت، زخدا می خواهم
عمربی بود تو باشد مردود

شاعر : اسماعیل تقوایی


ای بهشتی بوی دنیا فاطمه
عشق بی همتای طاها فاطمه

با مدد از چار بانوی بهشت
گشت میلادت مهیا فاطمه

از شمیمت وقت دنیا آمدن
شدمعطر مکه یکجا فاطمه

روز میلادت ملائک صف به صف
ایستاده بر تماشا فاطمه

زادروزت کهکشانها می کنند
نورباران آسمانها فاطمه

جشن میلاد تو برپا گشته است
در تمام عرش اعلا فاطمه

عالمی مسروردر میلاد تو
عالمی مجنون،تولیلا فاطمه

دختران را غنچه امیدها
با وجودت شد شکوفا فاطمه

ای دلیل خلقت افلاک ها
ای به خالق خلق والا فاطمه

با تو بهتر می شود معنا کنیم
نیکی وخوبی به دنیا فاطمه

گوهر یکدانه ی خلقت تویی
عفت از تو یافت معنا فاطمه

آمدی تا کوثر قرآن شوی
آیتی از رب یکتا فاطمه

آمدی تا مادر بابا شوی
ای فدای تو ابوها فاطمه

برامامت همسری ومادری
بر نبی ام ابیها فاطمه

راضیه،زهره،زکیه،عابده
طاهره،مرضیه،زهرا، فاطمه

آمدی تا برعلی همدم شوی
حامی وهمراه مولا فاطمه

سوره انسان به قرآن کریم
با تو می گردد هویدا فاطمه

بی تو بی معنا بود آل عبا
آن عبا با توست برجا فاطمه

سیدی تو بر نساء العالمین
اسوه ای بر کل زنها فاطمه

روز میلاد تو روز عاشقی ست
تو بهارانی به جانها فاطمه

یوسف تو سخت می بالد به تو
اسوه ای بر آن مسیحا فاطمه

مهر تو همواره در دلهای ما
شاکریم از این تولا فاطمه

آمدی باشد مبارک، آمدت
برخدا وخلق دنیا فاطمه

شاعر:اسماعیل تقوایی

X