بیا تا راه پیماییم در بیست ودوی بهمن
سر خود بر فلک ساییم در بیست ودوی بهمن
بیا تا بار دیگر با شهیدان هم قسم گردیم
ره آنها بپیماییم در بیست ودوی بهمن
بیا تا در کنار هم به دریایی بدل گردیم
قرار از خصم برباییم در بیست ودوی بهمن
مسلمان یا مسیحی یا یهودی، پیرو زرتشت
همه از متحد هاییم در بیست ودوی بهمن
بیا لبیک گو باشیم ندای رهبر آگاه
به اخلاص ووفا آییم در بیست ودوی بهمن
به اهداف طمع دشمن نظر بر خاک ما دارد
به دندان قلب او خاییم در بیست ودوی بهمن
گمان دارد عدو تا که حضور کمترت بیند
ونابیناش بنماییم در بیست ودوی بهمن
شاعر : اسماعیل تقوایی
ماه بهمن آمد وماه قیام
ماه بر آلام مردم التیام
ماه خون وانقلاب و ولوله
انقراض حتمی یک سلسله
یاد آن ایام با عزت بخیر
روزهای خوب با لذت بخیر
آن زمان من مرده وما زنده بود
شهرها از همدلی آکنده بود
آن زمان دلها حسینی بود وبس
قبله دلها خمینی بود وبس
آن زمان چپ راست بود وراست چپ
جملگی همرزم بودند روز وشب
ماه وحدت گشت وماه انقلاب
انقلاب مردمی بینا وناب
ماه آزادگی ودین وشرف
ماه مردان وزنان جان به کف
کوری چشمان فرعون دیار
شد زمستان از برای ما بهار
محو شد آن سوزوسرما چون رسید
کاروان بی حد خون شهید
ماه بهمن را چو دو با ده رسید
شمس ما از غرب بر ما بر دمید
شمس ما آن پور بر حق حسین
پیر عاشق زاده ی خاک خمین
دشمنان در غفلت خود وانهاد
آمد وبر خاک ایران پا نهاد
پهن شد فرشی زقلب عاشقان
بر قدوم نائب صاحب زمان
آمدودل های ما بیدار شد
فارغ از شب ماندن و تکرار شد
با امام عشق،عاشق ترشدیم
رهبر آمد،رهرویی دیگر شدیم
آمد وایران همه فریاد شد
موسم نابودی بیداد شد
شد بپا غوغا وشور و ولوله
ارگ شاهی شد دچار زلزله
از ورودش تا سقوط شاهیان
فاصله ده روز شد در این میان
یک دهه جانبازی وشور وشرف
پر خیابانها زمردم صف به صف
یک دهه هرروزآن روز خدا
یک دهه همراه مصباح الهدی
یک دهه از خون مردان وطن
لاله ها روئیده در هر اتجمن
روزهای فجر شام انقلاب
یک دهه شیرین به کام انقلاب
این دهه بگذشت روز حق رسید
موسم تبیین جاءالحق رسید
روز بیست ودو زبهمن ماه شد
حمد یزدان باطل اندر چاه شد
دولت شاهنشهی نابود شد
دولت اسلامی ما بود شد
سالها بگذشته از آن روزها
سالهایی توام با سوزها
سوز جنگ وسوز اصحاب نفاق
دشمنان ما همه در اتفاق
اتفاق شوم ضد انقلاب
بر علیه مرزوبوم انقلاب
در ره این انقلاب تازه پا
دامها بنهاده دشمن پابه پا
کودتاوجنگ و چندین غائله
تا کند ایجاد قهر وفاصله
آخرینش فتنه هایی از درون
حامیانش دشمنانی از برون
عاملینش جملگی بازیچگان
کور چشمانی حماقت پیشگان
آسیاب دشمنان را آبریز
بی بصیرت های خاص وخرد وریز
دست حق یاریگر اسلام شد
بی اثر هر حیله وهر دام شد
بعد لطف ایزد وصاحب زمان
نقش رهبر آشکار هر زمان
چون خمینی سوی ایزد پر کشید
این ردا را سیدی در بر کشید
پور زهرا وخراسانی بود
افتخار قوم ایرانی بود
رهبری والامقام ودین پناه
فارغ از هر دسته بندی وجناح
جان جانان است این سید علی
حزب او باشد فقط حزب علی
بارالها حق زهرای بتول(ع)
حق مولامان علی(ع)حق رسول(ص)
رهبرما دائما بهروز دار
در پناه لطف خود محفوظ دار
شاعر : اسماعیل تقوایی
دوباره بهمن آمد نور آمد
به یادم گاه عشق وشور آمد
مه بهمن مه پیروزی ما
مه آغاز دل افروزی ما
در آن ایام دلها کی جدا بود
به لبهامان فقط روح خدا بود
در آن ایام من را ما نمودیم
دری بر سوی آزادی گشودیم
به آن سالی که شد پنجاه با هفت
هراس از ظالمین از بین ما رفت
به لبهای همه ذکر علی بود
خمینی از برای ما ولی بود
چو روز دو وده از بهمن آمد
خمینی جان ما در میهن آمد
بیامد شام تیره روز گردید
همه ایام مابهروز گردید
جوانها جانفشانی ها نمودند
به بهمن شعرپیروزی سرودند
شاعر : اسماعیل تقوایی